سیاست نه سیخ بسوزد نه کباب در باستان شناسی جواب نمی دهد

به گزارش انجمن گیگابلاگ، مریم اطیابی: چندی پیش گزارش هایی دریافت کردیم مبنی برآنکه یکی از باستان شناسان که از قضا سرپرست کاوش هم بود، به جای آنکه راستا قانونی فرآیند تحویل اشیا به امین اموال را انجام دهد، اشیا را با خود برده بود. وقتی گزارشی از عدم ارائه اشیای تاریخی به امین اموال ارائه می گردد، دستگاه حفاظتی حساس می گردد چرا که هرچند ممکن است آن باستان شناس هم از سر دلسوزی دست به چنین کاری زده باشد، اما فرآیند باید بر اساس قوانین پیش برود و شی که طی کاوش بدست آمده است، به امین اموال تحویل داده گردد و آنالیز های بعدی در موزه و محل نگهداری شی که تعیین و ثبت شده است، انجام گردد. بعضی مواقع ممکن است باستان شناسان به دلیل شرایط منطقه ای و از سر دلسوزی فکر نمایند که اگر شی را نزد خود نگهدارند بهتر خواهد بود و بعد آن را تحویل دهند. اما دستگاه های نظارتی برای کاهش وقوع چنین اتفاقاتی، بر مستندسازی و نظارت دقیق بر امور تاکید دارند تا شاهد وقوع این اتفاقات نباشیم.

سیاست نه سیخ بسوزد نه کباب در باستان شناسی جواب نمی دهد

این سخنان در حالی از سوی محمد حسن طالبیان - معاون میراث فرهنگی کل کشور در گفت و گو با ایلنا مطرح می گردد که گویی نه طالبیان تا کنون از این موضوع اطلاع داشته است نه دستگاه های نظارتی!

سالهاست (از پیش از انقلاب تا کنون) که تمامی کارکنان حوزه میراث فرهنگی وزارتخانه در تمامی استانها از این موضوع آگاه اند که بعضی از باستان شناسان پس از کاوش امکان دارد بعضی از اشیا را با خود به منزل یا محل کارشان ببرند اما دقیقا کدام اشیا؟

باستان شناسان اشیا مطالعاتی را با خود می برند تا برای تهیه گزارش خود از آن استفاده نمایند یا شکل آن را طراحی نمایند قطعا یک باستان شناس هرگز اشیا جوبجی، تخت جمشید، وستمین، شمی، جیرفت، سیلک، شهر سوخته و... را در جیب مبارکش نمی گذارد. هرگز آن ها نه چنین کاری را می نمایند نه خواهند کرد.

پاسخش هم تعیین است فارغ از سیستم و روال اداری چرا یک باستان شناس باید ریسک بردن یک شی نفیس را بپذیرد؟ اگر هم قرار است اشیا حاصل از کاوش را در منزل و محل کار خود نگه دارد یا در این طرف و آن طرف آب بفروشد که چه نیاز به این که کلی وقت بگذارد و گردن کج کند و از پژوهشکده باستان شناسی و پژوهشگاه مجوز بگیرد و 30 درصد بودجه اش را پژوهشگاه بردارد و باقی پول پروژه را هم عقب و جلو با چند ماه و چند سال تاخیر دریافت کند یا بخشی را اصلا دریافت نکند. خب همان ابتدا تکلیفش را تعیین می کرد و با تیم حفاران غیر مجاز روانه این سایت و آن محوطه و بنا می شد یا به جرگه مجموعه داران می پیوست!

از سویی اگر مجموعه وزارتخانه این همه دلنگران اشیا باستان شناسی است چرا یک فکری به حال طبقه بندی اشیا موزه ای نمی نماید که در خلا آن، هر روز یک نمایشگاه در این کشور و آن کشور برگزار نگردد و کل پشتوانه پول ملی و هویت ملی کشور و نفیس ترین آثاری که نمونه اش دیگر در دنیا وجود ندارد را یکجا به اسم تعامل و دیپلماسی فرهنگی و معرفی تمدن ایران به کشورهای دیگر نفرستیم. کسی از مسوولان تا به حال ارزیابی نموده کشورهایی که در ایران نمایشگاه برگزار نموده اند چند شی بسیار نفیس خود را همراه با سایر آثارشان روانه ایران نموده اند؟ نمایشگاه برگزار نموده اند، شی هم آورده اند اما آیا بیش از یک الی پنج اثر شاخص (از تعداد انگشتان دست کمتر) شی نفیس پشتوانه سرمایه کشورشان را روانه ایران نموده اند؟! اما هنوز سیاهه آثار ارسالی ایران به نمایشگاه بن و ...در تاریخ ماندگار است.

در اینجا یک نقد به شخص آقای طالبیان وارد است. ایشان شخصیتا به گونه ای سخن می گوید و رفتار می نماید که نه سیخ بسورد نه کباب. همان ابتدا به صراحت اعلام نمی نماید که با فلان موضوع مخالف است یا فلان اقدام خلاف قانون است و موضوع را به نشست و خرد جمعی حواله می دهد.در نتیجه ممکن است موضوع از ریشه تبدیل به یک کلاف سردرگم عجیب و غریبی گردد.

رفتار طالبیان قابل احترام و تقدیر است اما در خصوص مسایل حاکمیتی و حساسی چون مقوله باستان شناسی به هیچ عنوان نمی توان از این روش استفاده کرد. یک کلام ختم کلام موضوع باستان شناسی یک موضوع حاکمیتی است نه می توان کاوش ها را به شرکت های خصوصی واگذار کرد، نه می توان بارگذاری اطلاعات آن را به شرکت های خصوصی و پیمانکاری واگذار کرد، نه نقشه های باستان شناسی و بحث نصب دوربین حین کاوش ها را می توان به غیر واگذار کرد و نه می توان برای کشف آثار حق الکشف پرداخت کرد چرا که از فردا صبح یک عده با بیل و کلنگ دنبال حفاری و کشف گنج و تقدیم به وزارتخانه و دریافت حق الحساب هستند.

طالبیان و بهروز عمرانی رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری که خود باستان شناس است در این زمینه کوتاهی کردند چرا که حتی اگر علی اصغر مونسان ستاره سهیل هم شده باشد، در شورای معاونان که قابل رویت و ملاقات بوده است چرا این دو مسوول وزیر را از تصمیم اشتباهش آگاه نکردند؟ چرا اجازه داده شده بدون حضور پژوهشکده باستان شناسی، یا تشکیل کارگروهی از باستان شناسان پژوهشکده و دانشگاه و جامعه و انجمن باستان شناسی چنین تصمیماتی گرفته گردد.

آیا مونسان آگاه است که بارها از گوشه و کنار خبر رسیده که دست برقضا از فلان ارگان یا نهاد یا شخص به کسانی که پیش از او بر این مسند نشسته بودند درخواست شده تا به بعضی از حفاران غیر مجاز مجوز حفاری داده گردد تا گنج پیدا نمایند چرا که هیچ تصوری از میراث فرهنگی و باستان شناسی جز این ندارند؟!

قطعا تصمیم مونسان از سر دلسوزی بوده است. مونسان تصمیمات خوبی در خصوص سرای سیگارچی، ساخت و سازهای اطراف کاخ گلستان، زیرگذر شوش، منطقه آزاد شوش ، عزل شورای فنی تهران و... گرفت اما خود نتوانست از وجه مثبتی که در حوزه میراث فرهنگی به دست آورد به نفع حفظ میراث و تحکیم پایگاه مردمی خود بهره ببرد. پاشنه آشیل او فاصله دریافت از کارشناسان بدنه میراث فرهنگی در حوزه های مختلف اعم از باستان شناسی، مرمت، معماری، موزه داری، ثبت اثار، حرائم، حقوقی،مرکز اسناد،مردم شناسی،کتیبه ها،پژوهشگاه،صندوق احیا،دانشجویان و دانشگاهیان،سمن ها و رسانه های تخصصی، استان ها و... بود.

نتیجه آن که تعیین نیست چه کسانی با چه اهداف پشت پرده شومی چنین اطلاعات ضد و نقیضی به وزیری داده اند. مونسان اگر یکبار هم در این سه سال بر سر کاوش های باستان شناسی حضور پیدا نموده بود نه تنها چنین تصمیم عجیبی نمی گرفت بلکه متوجه می شد در نوک کوه و بیابان و دره و تپه نه آب و برق هست نه آنتن موبایل که فرض محال وجود بودجه و سپردن کار به خود پژوهشکده نه شرکت پیمانکاریانجام چنین کاری میسر گردد.

تصمیم مونسان قطع به یقین برای حفظ آثار باستان شناسی بوده است اما

1- آقای مونسان هرگز تحت هیچ شرایطی پای شرکت های پیمانکاری را با هیچ عنوانی به بحث باستان شناسی باز نکنید که در این کشور شرکت های خصولتی، خصوصی، پیمانکاری آزمون خود را به بدترین شکل که پس داده اند هیچ، موضوع حاکمیتی قابل واگذاری به غیر نیست.

2- آقای طالبیان و اقای عمرانی و اقای شیرازی یکبار برای همواره یک کارگروه تخصصی تشکیل بدهند تا تکلیف تعیین و سازو کار علمی و تحقیقی باستان شناسی تعیین گردد چرا که بسیاری از باستان شناسان سال هاست که گزارش های خود را تحویل نداده اند. گزارش فارسی بسیاری از کاوش های مشترک با کشور دیگر منتشر نشده است. قراردادهای باستان شناسی بین المللی بسته و تصمیمات حوزه باستان شناسی پشت درها، بسته و بدون نظرخواهی از پژوهشکده و باستان شناسان گرفته می گردد. تعداد منابع انسانی پژوهشکده باستان شناسی با توجه به نزدیکی سن بازنشستگی دچار بحران است.

3- شرایط باستان شناسی مملکت اسفناک است. نه بودجه ای به تهیه نقشه باستان شناسی آن که دست برقضا مورد تأکید رییس جمهوری هم بوده، اختصاص پیدا نموده است نه الویت بندی کاوش ها و چرایی آن تعیین است. نه کارگاه مرمتی در کنار سایت ها برقرار است و نه حفاظت جدی از محوطه ها صورت می گیرد. شاید با توجه به حساسیت موضوع بهتر باشد در حتی بعضی جاها دوربین نصب گردد.

4- باستان شناسان درخواست داده بودند که اداره مستقل باستان شناسی در چارت وزارتخانه دیده گردد چرا هیچ مقام مسوولی اعم از وزیر و معاون وزیر و...به این موضوع رسیدگی نکردند و پاسخی ندادند.

منبع : میراث باشی

منبع: چمدان

به "سیاست نه سیخ بسوزد نه کباب در باستان شناسی جواب نمی دهد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سیاست نه سیخ بسوزد نه کباب در باستان شناسی جواب نمی دهد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید